کلمه
مدت زیادی بود که فهمیده بودم در درونم نیروی سرزنشگری وجود دارد که شبانه روز در حال وارسی رفتار و تصمیماتم است تا در صورت بروز کوچکترین سستی و خطا شروع کند به سرزنش و تا زمانی که به خواستههایش جواب مثبت ندهم یا اشتباه و خطایم را جبران نکنم دست از شماتت و تحقیر برنمیدارد. گاهی فقط و فقط برای خاموش کردن فریادهایش با عصبانیت کاری را انجام میدادم. البته که آتقدر هم انسان باارادهای نیستم که تکتک خواستههایش را اجابت کنم و این است که همیشه یک گوشه ذهنم نشسته به غرولند و منتظر بهانهایست تا دوباره داد و فریادش را شروع کند و هرچه که زیرلب تکرار میکرده باز بر سرم خراب کند.
چند وقت پیش موقع صحبت با یکی از دوستان، کاملا اتفاقی بحث و صحبتمان کشید به هویتی که انسان برای خود قائل است و اینکه «من»ای که از آن صحبت میکنیم دقیقا چیست.
به لطف مطالعه زیاد دوست گرامی، طی صحبتهایمان حرفی از سوپرایگوی نظریه فروید هم زد و بالاخره با دائمالسرزنشگر درونیام آشنا شدم. بعد از صحبت سرچی در گوگل زدم و با هرکدام از اید و ایگوی و سوپرایگوی آشناتر شدم.
سوپرایگوی یا فراخود، جنبهای از شخصیت آدم است که استانداردهای اخلاقی و آرمانهای آدم را در بر میگیرد. خودش شامل دو بخش «خود ایدهآل» و «وجدان» است که «خود ایدهآل» آدم را به رعایت آرمان و ارزشهایش سوق میدهد و «وجدان» سرزنشگر است و احساس گناه ایجاد میکند، دقیقا توصیف همان نیرویی که بعضا از شدت غرغرهایش احساس بیچارگی میکنم. اما اید و ایگوی را جدا از هم حس نکرده بودم و حتی الان هم نمیتوانم از هم تفکیکشان کنم.
اتفاق جالبی که افتاد این بود که بعد از آشنایی با سوپرایگوی و غیرسوپرایگوی (ترکیب اید و ایگوی فروید که نمیتوانم از هم تفکیکشان کنم) خیلی راحتتر میتوانم با سوپرایگوی کنار بیایم و جاهایی جلوی غرزدنهایش مقاومت کنم و حتی قانعش کنم که دارد زیادهخواهی میکند و برود بشیند سرجایش همان گوشه ذهن و انرژیاش را برای وقتهایی که بیشتر لازمش دارم نگه دارد.
بعد از این اتفاقات، موضوع جالبتر دیگری که ذهنم را به خود مشغول کرد این بود که من قبل از آشنایی با نظریه فروید، کاملا سوپرایگوی را پیدا کرده بودم و خصایصش را میشناختم اما دقیقا بعد از آنکه برای آن جنبه گنگ شخصیت، کلمهای به عنوان «اسم» گذاشتم توانستم از سردرگمی بیرون بیایم و ارتباط جدید و بهتری برقرار کنم. به نظرم کلمات در کنار قدرتی که در انتقال مفاهیم دارند قدرتی در افزایش گستره فکری دارند که آن را به کسانی که میدانندشان، میبخشند